چلپ چلپ
صدای من
به دستهای تو
نمی رسد
ببین
تمام من
مثل عنکبوت کوچکی میان باد
تاب خورد
تمام من
به باد رفت
مثل تایتانیک
غرق شد
تمام من
مثل کوه یخ
آب شد
شکست
شکسته رسته از تمام این
تمام من
به سیل اشکهای بی دریغ و
اینکه تیغ و
اینکه شب
تمام من
به بوی زیر جامه های تو
به شب
به بوی دستهای تو
توی رختخوابها
میان چاله های در میان گردنت
به یاد لرزشی که در میان خوابها
با صدای مبهم چلپ چلپ رستگار شد
تمام این تمام این و روزها
بدون بودن تو من نبوده ام
هر چه باش
هر چه باش
به دستهای تو
نمی رسد
ببین
تمام من
مثل عنکبوت کوچکی میان باد
تاب خورد
تمام من
به باد رفت
مثل تایتانیک
غرق شد
تمام من
مثل کوه یخ
آب شد
شکست
شکسته رسته از تمام این
تمام من
به سیل اشکهای بی دریغ و
اینکه تیغ و
اینکه شب
تمام من
به بوی زیر جامه های تو
به شب
به بوی دستهای تو
توی رختخوابها
میان چاله های در میان گردنت
به یاد لرزشی که در میان خوابها
با صدای مبهم چلپ چلپ رستگار شد
تمام این تمام این و روزها
بدون بودن تو من نبوده ام
هر چه باش
هر چه باش
[ سه شنبه 94/8/26 ] [ 9:58 عصر ] [ ]
اعتراض